خلاصه رمان آرزوهای بزرگ
نویسنده:
چارلز دیکنز
مترجم:
محسن سلیمانی
امتیاز دهید
ترجمه دیگر
✔️ این نسخه، متن چکیده و کوتاه شده ی کتاب آرزوهای بزرگ می باشد. پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانهای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارجری»آهنگری پرتوان اما مهربان و نرمخو، میگذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان میرود، به طور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه روبرو میشود و ...
بیشتر
✔️ این نسخه، متن چکیده و کوتاه شده ی کتاب آرزوهای بزرگ می باشد. پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانهای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارجری»آهنگری پرتوان اما مهربان و نرمخو، میگذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان میرود، به طور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه روبرو میشود و ...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خلاصه رمان آرزوهای بزرگ
رمانهای دیکنز ساده روان و زیبا هستن ولی متنای خیلی طولانی دارن و تقریبا هیچکدام زیر 500 صفحه نیستن که خسته کنندست چند رمان با این حجم از ایشون خواندن چون تقریبا تم داستاناشون شبیه همه تو یه موضوعه...
بدک نیست این جور داستانهارو باید با زبون اصلی، ادبیات و کلمات خود نویسنده خوند تا ارزش اثر مشخص بشه.
در مورد مضمون:ای کاش به نیچه میرسیدیمو هرچند آرزوهامونو رد نمی کردیم اما در مواجه با اونها دستکش در دست می کردیم!
پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانهای را در کلبهای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر او «جو گارجری» آهنگری پرتوان اما مهربان و نرمخو، میگذراند. پیپ توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «خانم هاویشام»(یکی از استادانهترین شخصیتهای خلقشده توسط دیکنز) اجیر میشود تا گهگاه برای همنشینی و سرگرمنمودنش پیش او بیاید. هاویشام که روزگاری هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان به بعد، به زنی دلسرد و انتقامجو بدل گشتهاست. او «استِلا»،دخترکی زیبا، اما گستاخ و مغرور را به فرزندی پذیرفتهاست تا به او بیاموزد که چگونه مردها را به بازی گرفته و بدینگونه انتقام خود را توسط او از مردان بستاید. پیپ کوچک در آن خانه به استلا دل میبندد و تحت تاثیر آزردگیها و توهینهای او نخستین آرزوهایش مبنی بر ترک زندگی محقر و روستایی و زیستن چون نجیبزادگان، در او نقش میبندد.
پیپ، سالها نزد جو گارجری شاگردی میکند تا به عنوان یک آهنگر امرار معاش نماید اما اتفاقی زندگی او را دگرگون میکند: حقوقدانی در لندن به نام «جَگرز» به او اطلاع میدهد که یک ولینعمت ناشناس، هزینه تعلیم و تربیت او را برای رفتن به لندن و آموختن فرهنگ افراد متشخص، متقبل شده و پس از آن ثروت کلانی به او خواهد رسید. به این ترتیب قهرمان نخست داستان، روستا و شوهر خواهر دوستداشتنی خود را ترک میکند تا به آرزوهای بزرگ خود که همان یافتن تشخص و لیاقت برای دستیابی به استلا است، برسد. او در طول زندگی در لندن، بسیاری از آداب و رسوم زندگی شهری همچون طرز رفتار، لباس پوشیدن و مشارکت در انجمن اشخاص فرهیخته و با فرهنگ را یاد میگیرد و استلای محبوبش نیز که اکنون مردان زیادی خواهان او هستند، با تجاربی مشابه، دست و پنجه نرم میکند. پیپ اینبار به استلا اظهار عشق میکند ولی استلا به او میگوید که لیاقت عشق پیپ را ندارد و به مردی پست فطرت موسوم به «بنتلی درامل»دلبستهاست........
بسیار زیباست....فیلمش رو احتمالأ بعضی از دوستان دیدن،خونه تاریک و پراز تار عنکبوت خانم هاویشام ....